0 / 0

آیا گرفتن حقوق برای آموزش علم شرعی جایز است؟

سوال: 134154

دوستم از شیوخ و علما انتقاد می‌کند؛ چون آنان برای کارشان حقوق می‌گیرند و همینطور ادعا می‌کند هیچ دلیل از قرآن و سنت نیست که صحابه به امامان [نماز] و شیوخ برای انجام وظیفه‌ی دعوت حقوق می‌دادند. وقتی به او گفتم: بر همه‌ی امت لازم است که دعوتگران را حمایت کنند، چون وقتشان را برای این کار می‌گذارند، گفت: هیچ دلیلی در کتاب و سنت نیست که صحابه چنین کرده باشند. او برای اثبات اینکه کسب روزی از قرآن جایز نیست به این آیات استدلال می‌کند:

وَآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلاَ تَكُونُواْ أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ [بقره: ۴۱]

(و بدانچه نازل کرده‌ام که موید همان چیزی است که با شماست ایمان بیاورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید)

اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ [یس: ۲۱]

(از کسانی که پاداشی از شما نمی‌خواهند و خود هدایت یافته‌اند پیروی کنید).

بنابراین آیا کسب اموال از طریق تدریس قرآن و حدیث جایز است؟ لطفا دلایل آن را ذکر کنید.

متن پاسخ

ستایش خدا و صلوات و سلام بر رسول خدا و خاندانش.

اولا:

اصل در عبادات این است که مسلمان در مقابل انجام آن هیچپاداشی نگیرد؛ و هر کس از طاعت خود قصد دنیا داشته باشد نزدالله نیز اجری نخواهد داشت، چنانکه الله متعال می‌فرماید:

مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَالدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَالاَ يُبْخَسُونَ (۱۵) أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْفِي الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّاكَانُواْ يَعْمَلُونَ [هود: ۱۵ ـ ۱۶]

(کسانی که زندگی دنیا و زینت و زیور آنرا بخواهند [جزای] کارهایشان را در آنجا به طور کامل به آنان می‌دهمیمو به آنان در آنجا کم داده نخواهد شد (۱۵) اینان کسانیهستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در آنجا کرده‌اند به هدررفته و آنچه انجام می‌دادند باطل گردیده است).

ثانیا:

اگر عبادت از نوعی باشد که سود آن به دیگرینیز می‌رسد، مانند رُقیه با قرآن یا آموزش آن یاآموزش حدیث، دریافت مزد برای آن در مقابل سودی که بهدیگری رسیده مانند رقیه یا آموزش، نزد جمهور علمابه جز متقدمان حنفیه جایز است.

در سنت نبوی دلایلی برای تاییدقول جمهور وارد شده است:

از ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که گروهیاز اصحاب پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ از کنار یکآبادی گذشتند که یکی از آنان را مار نیش زده بود. پسیکی از اهل آبادی به آنان گفت: آیا کسی از شمارقیه بلد است؟ چرا که مردی را در این آبادی مار زده است.پس یکی از آنان به راه افتاد و به نزدش رفت و در مقابل تعدادیگوسفند سوره‌ی فاتحه را [بر آن بیمار] خواند، پس شفا یافت،آنگاه گوسفندان را به نزد دوستانش آورد. آنان کار وی را ناپسند دانستند وگفتند: برای کتاب الله مزد گرفته‌ای؟ تا آنکه به مدینه آمده وگفتند: ای رسول خدا، این برای کتاب الله مزد گرفته.پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: سزاوارترینچیزی که برایش مزد گرفته‌اید کتاب الله است بهروایت بخاری (۵۴۰۵).

این روایت را بخاری (۲۱۵۶)و مسلم (۲۲۰۱) از ابوسعید خدری نیزروایت کرده‌اند.

امام نووی ـ رحمه الله ـ در شرح صحیح مسلم تحت اینباب آورده است: باب جواز گرفتن مزد برای رقیه با قرآن و اذکار.

نووی ـ رحمه الله ـ در شرح این حدیث می‌گوید:

این حدیث تصریح به جواز گرفتن مزد در مقابلرقیه با سوره‌ی فاتحه و ذکر است، و اینکه این کار حلالاست و کراهتی ندارد. همینطور گرفتن مزد برای آموزش قرآن، واین مذهب شافعی و مالک و احمد و اسحاق و ابوثور، و گروهیدیگر از سلف و کسانی است که پس از آنان آمده‌اند شرح نووی برصحیح مسلم (۱۴/ ۱۸۸).

علمای کمیسیون دائم فتوا می‌گویند:

«برای شما جایز است که در مقابل آموزش قرآن مزدیبگیرید؛ زیرا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـزنی را در برابر آموزش قرآن به ازدواج مردی در آورد و همین رابه عنوان مهریه‌ی او قرار داد. همینطور آن صحابیبرای شفای بیماری یک کافر از طریق خواندنسوره‌ی حمد بر وی مزد گرفت و پیامبر ـ صلی اللهعلیه وسلم ـ فرمود: سزاوارترین چیزی کهبرایش مزد گرفته‌اید کتاب الله است به روایتبخاری و مسلم. ممنوع این است که انسان برای نفس خواندن قرآن ازمردم پاداش بگیرد و چون برای خودش قرآن می‌خواند از مردمگدایی کند».

شیخ عبدالعزیز بن باز، شیخ عبدالرزاقعفیفی، شیخ عبدالله بن غدیان، شیخ عبدالله بن قعود.

(فتاوی اللجنة الدائمة: ۱۵/ ۹۶).

همچنین مراجعه نمایید به سوالات (20100) و (95781).

ثانیا:

اما استدلال دوستتان به این آیات پذیرفتهنیست؛ زیرا معنی آیات با آنچه ایشان استدلال کرده‌اندیعنی منع گرفتن مزد برای آموزش قرآن و حدیث و دیگرعلوم شرعی متفاوت است. البته این را انکار نمی‌کنیم کهبرخی از علما با استدلال به این آیات و آیات مشابه به منعگرفتن مزد برای آموزش قرآن و علوم شرعی استدلال کرده‌اند، امااین استدلال آنان را نمی‌پذیریم، به ایندلایل:

۱ـ این سخن الله متعال که می‌فرماید:

وَآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُمُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلاَ تَكُونُواْ أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلاَتَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ [بقره:۴۱]

(و بدانچه نازل کرده‌ام که مویدهمان چیزی است که با شماست ایمان بیاورید و نخستینمنکر آن نباشید و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشیدو تنها از من پروا کنید)

منظور از مزد و بهایی ناچیز در این آیهراضی کردن مردم است، زیرا آنان احکام دین را برایراضی نگاه داشتن عوام تغییر دادند یا خود را عالممعرفی کردند حال آنکه جاهل بودند، بنابراین کتاب‌هایی بی‌ارزشحاوی داستان و اطلاعاتی ساده نوشتند تا در جمع مردم ادعای علمکنند، زیرا از آنجایی که طمع در صدرنشینی ورهبری مردم داشتند اما از خرد و علم صحیح بی‌نصیب بودند، چیزیسطحی سرهم کردند و موضوعات و دروغ‌هایی را یکجا نمودند و مسائلیبی‌ارزش که در مقابل محک علم صحیح دوام نمی‌آورد، سپس منتشرشنموده و به الله و دینش منسوب کردند و این روش جاهلانی است کهبدون شایستگی در پی ریاستند تا در نتیجه در برابرعوام که توانایی تشخیص چربی از چرک را ندارند در ظاهرِعالم نمایان شوند»

(التحریر والتنویر: ۱/ ۵۷۷).

قرطبی ـ رحمه الله ـ می‌گوید:

«علما به سبب این آیه و آنچه در معنای آن است، درمورد گرفتن مزد برای آموزش قرآن و علم اختلاف دارند؛ زهری و اصحابرای (یعنی احناف) این کار را منع نموده و می‌گویند:گرفتن مزد برای آموزش قرآن جایز نیست، زیرا تعلیمقرآن از جمله واحباتی است که نیاز به نیت تقرب به الله و اخلاصدارد، بنابراین مانند نماز و روزه نباید برایش مزدی گرفتو الله متعال می‌فرماید: وَلاَتَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا (و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشید)،امام مالک و شافعی و احمد و ابوثور و اکثر علما گرفتن مزد برای آموزشقرآن را جایز می‌دانند، به دلیل سخن رسول الله ـ صلی اللهعلیه وسلم ـ در حدیث رقیه که ابن عباس روایت کرده: سزاوارترینچیزی که برایش مزد گرفته‌اید کتاب الله استاین حدیث را بخاری روایت کرده و نصی است که اختلافرا از میان می‌برد، بنابراین باید به آن استناد نمود.

اما استدلال مخالف به قیاس بر نماز و روزه قیاسیاست فاسد؛ زیرا قیاسی در برابر نص است، و از سویدیگر این دو، دو مساله‌ی متفاوت است، زیرا نماز و روزهعباداتی است خاص به شخص، اما آموزش قرآن عبادتی است که سود آن به شخصِدیگر جز معلم نیز می‌رسد، بنابراین گرفتن مزد برایتلاشی که برای نقل [علم] انجام می‌دهد جایز است، مانند آموزشنوشتن قرآن.

اما پاسخی که در برابر این آیه می‌توان داداین است که: منظور از آیه بنی اسرائیل است، و آیاشرع پیشینیان برای ما نیز معتبر است؟ در اینمورد اختلاف است و خود وی (یعنی امام ابوحنیفه) آن رامعتبر نمی‌داند.

پاسخ دوم این است که منظور آیه کسی است کهیاد دادن و تعلیم برایش واجب است اما این کار را انجامنمی‌دهد مگر در برابر مزد؛ اما اگر مزد خاصی را شرط نکند، گرفتنشبرای او جایز است، به دلیل سنت، و ممکن است امر آموزشدیگران برایش واجب باشد، ولی باید به کار و حرفه‌یخودش نیز برسد که در این صورت تعلیم دیگران برایشواجب نخواهد بود و [در این حالت] باید امام و حاکم برای برپاداشتن دین او را یاری دهد، و گرنه باید مسلمانان به اوکمک کنند، زیرا ابوبکر صدیق هنگامی که به خلافت رسید وبرای این مسئولیت برگزیده شد چیزی نداشت کهخرج خانواده‌اش کند، پس لباسی برداشت و به بازار رفت. علت این کارش راپرسیدند؛ وی فرمود: در غیر این صورت چگونه خرج خانواده‌امرا بدهم؟ پس او را برگرداندند و برایش حقوقی که کفایتش کندتعیین نمودند.

اما احادیثی [که شامل منع از گرفتن مزد است] هیچیک از این احادیث صلاحیت استدلال ندارند وهیچیک نزد علمای حدیث صحیح نیست. [سپس امامقرطبی به نقد این احادیث می‌پردازد]

در این باب هیچ حدیثی وجود ندارد که بتوان ازجهت نقل بدان استناد کرد».

تفسیر قرطبی به طور مختصر (۱/۳۳۵ ـ ۳۳۶).

۲ـ اما این آیه که الله متعال می‌فرماید:

اتَّبِعُوا مَن لاَّيَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ [یس: ۲۱]

(از کسانی که پاداشی ازشما نمی‌خواهند و خود هدایت یافته‌اند پیروی کنید).

برخی از علما از این آیه به منع از گرفتن پاداشبرای آموزش قرآن و علم شرعی استناد کرده‌اند و این را صفتپیامبران و پیروانشان دانسته‌اند. این آیه را نمی‌توانانکار کرد و آن با حمل معنایش بر کسانی است که تبلیغ دعوت وآموزش علم برایشان واجب است، نه کسانی که برایشان واجبنیست. همینطور می‌شود این آیه را حمل بر کراهتگرفتن مزد برای کسی دانست که به آن نیازمند نیست واین نظر شیخ محمد امین شنقیطی ـ رحمه الله ـ است.وی تعدادی از آیات دال بر این معنی را آورده سپسمی‌گوید:

از این آیات کریمهچنین برداشت می‌شود که بر پیروان پیامبرانیعنی علما و دیگران واحب است آنچه دارند را مجانی دراختیار بگذارند و در مقابلش چیزی نگیرند و گرفتن مزدبرای آموزش کتاب الله و آموزش عقاید و حلال و حرام شایستهنیست».

(أضواء البیان: ۲/ ۱۷۹).

ایشان سپس می‌گوید:

«آنچه برای من آشکار شده ـ و الله اعلم ـ این است کهانسان اگر نیازی ضروری نداشته باشد براساس دلایلی که گذشت اولی این است که برای آموزش قرآن و عقاید وحلال و حرام چیزی نگیرد، و اگر نیاز دارد به قدر ضرورت واز بیت المال حقوقی دریافت کند، زیرا ظاهر آن است که آنچهاز بیت المال گرفته می‌شود از باب کمک در راه تعلیم است نه ازقبیل گرفتن مزد.

اما برای کسی که خداوند بی‌نیازش ساختهاولیٰ این است که تعفف نماید و از گرفتن مزدی درمقابل تعلیم قرآن و عقاید و حلال و حرام خودداری کند».

(أضواء البیان: ۲/ ۱۸۲).

آنچه شیخ شنقیطی برگزیده پیشتر توسطشیخ الاسلام ابن تیمیه نیز انتخاب شده است:

از ایشان ـ رحمه الله ـ درباره‌ی کسی پرسیدندکه از آموزش علم شرعی خودداری می‌کند جز در برابر مزد،ایا کارش جایز است؟

ایشان چنین پاسخ دادند: «الحمدلله. اما آموزش قرآن و علمبدون مزد از بهترین اعمال و محبوب‌ترین آن نزد الله است و اینچیزی است که به اضطرار از دین اسلام دانسته می‌شود واین مورد برای کسی که در دیار اسلام زندگی کردهپوشیده نیست، و صحابه و تابعین و پیروان تابعین ودیگر علمایی که نزد امت به قرآن و حدیث و فقه مشهورند همهبدون دریافت مزد آموزش می‌دادند و هرگز کسی از آنان برایمزد چیزی یاد نمی‌داد.

زیرا علما وارثان پیامبران هستند و پیامبراندینار و درهم به ارث نگذاشته‌اند و بلکه علم را به ارث گذاشته‌اند پس هر کهآن را بگیرد بهره‌ای بسیار برده است و پیامبران صلواتالله علیهم علم را بدون دریافت مزد یاد می‌دادند، چنانکهنوح ـ علیه السلام ـ می‌فرماید:

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِمِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ [هود:۱۰۹]

(و برای آن مزدی از شما نمی‌خواهم، اجر من جز برعهده‌ی پروردگار جهانیان نیست).

و همینطور هود و صالح و شعیب و لوط و دیگرپیامبران، و همچنین خاتم پیامبران می‌فرماید:

قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْعَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ [ص:۸۶]

(بگو مزدی بر این [رسالت] از شما طلب نمی‌کنم و مناز کسانی نیستم که چیزی از خود بسازم و به الله نسبتدهم).

و می‌فرماید:

قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْعَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا [فرقان:۵۷]

(بگو برای این از شما مزدی نمی‌خواهم جزاینکه هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگارش [در پیش]گیرد).

و درباره‌ی آموزش بدون مزد قرآن و حدیث و فقه و مانند آنهیچ یک از علما اختلافی ندارند که عملی نیک و بلکهاز فروض کفایه است، چنانکه پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـدر حدیث صحیح می‌فرماید: از سوی من برسانیداگر چه یک آیه باشد و می‌فرماید: حاضر به غایببرساند.

بلکه علما درباره‌ی جایز بودن گرفتن مزد برای آموزشقرآن و حدیث و فقه بر دو قول مشهور هستند که هر دو قول از احمد روایتشده.

یکی مذهب ابوحنیفه و دیگران است که گرفتن مزدبرای آن را جایز نمی‌دانند.

و قول دوم، مذهب شافعی است که گرفتن مزد را جایز می‌شمارد.

قول سومی نیز در مذهب احمد وجود دارد که گرفتن آن در صورتنیاز برای شخص غیر ثروتمند جایز است، همانطور که خداوندمتعال درباره‌ی سرپرست یتیم می‌فرماید:

وَمَن كَانَ غَنِيًّافَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ [نساء:۶]

(و آن کس که توانگر است باید [از گرفتن اجرت سرپرستی]خودداری نماید و هر کس تهیدست است باید مطابق عرف [از آن]بخورد).

جایز است به این افراد برای آموزش از بیتالمال مسلمانان [حقوق مشخصی] داده شود چنانکه به امامان و موذنان وقاضیان داده می‌شود و این در صورت نیاز جایز است.

اما در صورت بی‌نیازی باز هم کسب درآمد از آنجایز است؟ در این مورد علما دو قول دارند…

اشکالی که علما برای عدم جواز گرفتن مزد برایاین نوع سودرسانی وارد می‌کنند چنین است کهویژگی این اعمال اینگونه است که انجام دهنده‌ی آنبه خاطر آموزش قرآن و حدیث و فقه و امامت و اذان اهل قرب است و کارشبرای نزدیکی به خداوند، و انجام آن از سوی کافرجایز نیست و جز مسلمان انجامش نمی‌دهد، بر خلاف نفعی کهمسلمان و کافر انجام می‌دهند مانند بنایی و خیاطی وریسندگی و مانند آن و اگر این اعمال در مقابل مزد انجام شوددیگر عبادتی برای الله باقی نمی‌ماند، زیرادر مقابل مزدی است که برای آن انجام می‌گیرد و کار اگربرای مقابل انجام شود دیگر به عنوان عبادت باقی نمی‌ماند،مانند صنعت‌هایی که در برابر پاداش انجام می‌شود. کسانیکه می‌گویند مزد گرفتن برای این اعمال جایزنیست می‌گویند: انجام آن بر غیر وجه عبادت جایزنیست همانطور که انجام نماز و روزه و قرائت قرآن بر غیر وجه عبادتصحیح نیست و گرفتن مزد آن را از این وجه خارج می‌سازد.

و آنهایی که جایزش می‌دانند می‌گویند:این نفعی است که به شخص مزد دهنده نیز می‌رسدبنابراین گرفتن مزد برای آن جایز است، مانند دیگر منافع.

و آنهایی که میان نیازمند و بی‌نیازتفاوت گذشته‌اند ـ که به صواب نزدیک‌تر است ـ می‌گویند:نیازمند اگر برای آن مزدی بگیرد می‌تواند آن را بهنیت خداوند انجام دهد و مزد بگیرد تا توسط آن برای انجام عبادتیاری گیرد، زیرا کسب درآمد برای خانواده نیزواجب است، بنابراین با این مزد واجب را انجام می‌دهد، بر خلافبی‌نیاز که محتاج کسب در آمد از این راه نیست، پسنیازی ندارد که آن را برای غیر خدا انجام دهد، بلکه اگربی‌نیاز باشد این کارش فرض کفایه است و او مسئول انجامشمی‌باشد و اگر کسی جز او انجامش ندهد در این حالت فرض عیناست، والله اعلم»

به اختصار از مجموع الفتاوی (۳۰/۲۰۴).

بنابراین می‌توان گفت: هیچ دلیلی درکتاب و سنت وجود ندارد که نص بر تحریم گرفتن مزد برای عباداتیباشد که سود آن به دیگران نیز می‌رسد. آیاتی که بهآن استناد کرده‌اند همانطور که دیدیم نص بر این حکم نیستو در استدلال به آن اختلاف است، و احادیثی که در این باره واردشده سند آنها ضعیف است که می‌توانید به آدرسی که ذکر کردیمدر تفسیر قرطبی مراجعه نمایید.

البته این را باید یادآور شویم که برایانسان بی‌نیاز بهتر آن است که از گرفتن متاع دنیا در برابر علمشرع که خداوند به وی عطا کرده خودداری نماید.

منبع

سایت اسلام سوال و جواب

at email

اشتراک در خبرنامه

برای دریافت مطالب جدید و به روزآوری‌های سایت در خبرنامه‌ی ما عضو شوید

phone

اپ اسلام سوال و جواب

دسترسی سریعتر به محتوا و امکان مرور بدون اینترنت

download iosdownload android